نتایج جستجوی عبارت «مدرسه دکتر مفتح» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد حیدری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخره‌ای که بایستی و کنار هرچشمه‌ای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمی‌تواند یاد و خاطره شیرین‌اش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نی‌ریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانواده‌ای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید صفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد صفر رحيمي »
گاهی دل‌بستگی‌های دنیایی وجود آدمی را بسان کویر خشک می‌کند. شهید با گذشتن از جان خود، با بارش باران سرخ، طراوت سبز بهار را در کویر تن به نمایش می‌گذارد و آن را در منظر تماشای ملائکه قرار می‌دهد. صفر رحیمی یکی از بهار دلانی است که در اول شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای قطرویه از توابع نی‌ریز در میان خانواده‌ای مذهبی و باایمان متولد شد. دوران طفولیت را در کوچه‌باغ‌های روستا و در کنار پدر و مادر...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدرضا کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمدرضا کردگاری »
نگاه مظلومانه او نشان از حرف­های ناگفته فراوانی بود که در صندوقچه اسرار دل انباشته و جز با معشوق خود آن رازها را نگفت. خانواده متدین و دوستدار اهل‌بیت (ع) در شهرستان نی‌ریز، به تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ شاهد تولد کودکی بودند که او را به عشق حضرت مصطفی (ص) و فرزند گران‌قدرش محمدرضا نامیدند. ایام کودکی را با شورونشاط پشت سر گذاشت و با داشتن پدر و مادری صبور و قلبی عاشق خداوند و برادرانی همچون شهیدان؛ محمدحسین و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدک‌های عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلاله‌های سرخ‌رنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه می‌کنند و در سودای وصال دوست،‌ سر و جان را یک‌باره به بازار شهادت می‌برند. از میان آن قاصدک‌ها، می‌توان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین دلیر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
سال 1348 همزمان با سالروز ولادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان عالم، در یکی از خانواده‌های مذهبی و متدین نی‌ریز، فرزندی پا به عرصه هستی نهاد که به میمنت آن روز فرخنده، نامش را «حسین» نهادند. با این انتخاب امید داشتند تا فرزندشان راه سالار شهیدان را بپیماید و در روز محشر آنها را در محضر اهل‌بیت(ع) سربلند و آبرومند سازد. با این هدف بود که عشق حسین(ع) را در پیمانه وجودش ریختند...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب می‌دهم، جانماز را پهن می‌کنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست می‌گذارم ولی نمی‌توانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که می‌گویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راه‌یافته شهید، قاسم صالح...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسین منوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
قلم را جوهری از عشق باید باشد تا بتواند گوشه‌ای از سرگذشت نورانی شهیدانی را بنویسد که از سوختن و خاکستر شدن، پروایی نداشتند. از آنانی بگوید که جز سودای عشق در سر آن‌ها نبود. از سلسله آن به خون نشستگان، محمدحسین منوری بود که ۱۳۴۰/۳/۲۴ در خانواده‌ای مذهبی و مؤمن به اصول مبین اسلام، در شهرستان نی‌ریز پا به عرصه وجود نهاد. خانواده منوری که خود ازلحاظ مبانی اعتقادی و مذهبی و عمل به شعائر اسلامی سرآمد...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد رئوفي »
شهید ازآن‌جهت عزیز و دردانه عرش الهی گشته که از گران‌بهاترین گوهر حیات، جان انسانی گذشته است. پس می‌بینی که میزان گذشت او باعزتی که به دست آورده، رابطه مستقیم دارد. احمد که در ۱۳۴۶/۶/۲۰ در خانواده‌ای متوسط و باایمان چشم به جهان گشود، از تیره همین قبیله است. هنوز ده روز بیشتر از آمدنش نگذشته بود که بیماری سختی، جسم ناتوان او را از پا انداخت. مادر وضو گرفت، سجاده را پهن کرد و روبه‌قبله نشست. احمد...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامحسین حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانواده‌ای متدین و مذهبی شهرستان نی‌ریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهل‌بیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آن‌ها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
سید محمد از سرزمین سبز ایمان بود و مرد میدان کارزار. شکوه ایستادگی را از کوه‌ها فراگرفته بود و بخشندگی و سخاوت را از کشتزارها، او مسافر بود، مسافر کوی شهادت و نگاهش به فانوس هدایت در برج توحید. روز ۱۳۵۰/۶/۲۸ در شهرستان نی‌ریز و میان خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده گذراند. باهمت خانواده از معارف ناب اسلامی بهره‌مند شد و بر اساس احکام نورانی اسلام تربیت و پرورش...